داستان آدیداس و پوما از خلق تا جدایی!

داستان آدیداس و پوما از همان ابتدا دارای فراز و نشیب هایی بود که شنیدن و خواندن آنها بسیار جذاب است. دو برادر با نام خانوادگی داسلر، با نام های آدولف و رودولف، موسسان شرکت آدیداس بودند. البته بگذارید کمی داستان را از ابتدا شروع کنیم تا ببینید بنیانگذار اصلی آدیداس، بردار بزرگ تر یعنی آدولف بوده است. در ادامه این داستان جذاب برندینگ، به بررسی داستان این دو برادر از ساخت کارگاه تولید کفش تا جدا شدن و رسیدن به بازار کنونی خواهیم پرداخت.

جنگ جهانی اول، نقطه عطف آغاز تولیدات کفش برادران داسلر

در داستان آدیداس و پوما، جنگ جهانی اول دارای اهمیت بسیار زیادی است. این دو برادر در هنگام جنگ به میدان رفته بودند و پس از اتمام آن، هریک به خانه های خود بازگشتند. این دو برادر اهل شهر هرتسوگن آوراخ آلمان بودند. این شهر جمعیت کمی داشت ولی تلاش گران آن همیشه زبانزد عام و خاص بوده اند. از مشهورترین این تلاش گران هم می توان به آدولف و رودولف اشاره کرد.

در این داستان آغاز برندینگ برای این دو برادر، آنها در سال 1920 با هم شروع به کار و تولید کفش های مختلف در یک کارگاه کوچک کردند. در این سال، آنها با مشکلات پس از جنگ جهانی اول دست و پنجه نرم می کردند ولی بالاخره توانستند فروش قابل توجهی کسب کنند.

نقطه عطف ماجرا، در سال 1936 اتفاق افتاد. سالی که المپیک تابستانی در یکی از شهر های آلمان به فاصله 460 کیلومتر از آوراخ برگزار می شد. در این سال، آدولف تصمیم گرفت چند جفت کفش برداشته و راهی مکان مسابقات شود. او پس از رسیدن به محل، از مربی یک دونده به نام جس اونز اصرار کرد تا جس در میدان دو، از کفش تولیدی داسلر ها استفاده کند. مربی سخن آدولف را پذیرفت و از بخت خوش این دو برادر، جس در این مسابقه اول شد.

سپس آدولف به شهر خود بازگشت و از فردای آن روز، سفارشات مختلفی روی میز آنها وجود داشت! هر روز سخت مشغول کار می شدند و سفارشات مختلف از سراسر دنیا را آماده می کردند. همه چیز خوب پیش می رفت که جنگ جهانی دوم آغاز شد.

جنگ جهانی دوم، اتفاقی نچندان خوشایند برای داسلر ها!

در ادامه داستان آدیداس و پوما، جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. پس از دوران جنگ، به سختی می شد مواد اولیه تولید کفش ها را پیدا کرد. این مشکل و دیگر مشکلات تقریبا نامشخص(!)، رفته رفته باعث اختلافات بین دو برادر شد. رودولف که برادر کوچک تر بود، از این کارگاه رفت و کارگاه خود را تاسیس کرد. آدولف هم از فرصت بدست آمده برای تولید یک برند استفاده کرد. او نام برند خود را بعنوان مخفف اسم و فامیل خود یعنی آدی + داس قرار داد.

آدیداس اکنون برند مخصوص آدولف بود. رودولف هم این قضیه را شنید و او هم بیکار ننشست! او ابتدا اسم رودا را برای برند خود انتخاب کرد. در ادامه هم نام نهایی برند او، پوما تعیین شد. پوما و آدیداس رقیبان سرسختی بودند که همیشه برای افزایش رقابت و همچنین فروش بیشتر، سعی در افزایش کیفیت بیشتر از قبل داشتند.

شاید برای شما جالب باشد: معنی آرم بی ام و (مطالعه موردی)

فروش کفش ها برای این دو برادر رفته رفته بهتر می شد که در دهه 1970، شرکت آمریکایی NIKE وارد بازار شد. این شرکت بلای جان داسلر ها بود! به این صورت که بازار را از آنها گرفت و سهم بزرگی از فروش های آدیداس و پوما را بطور کامل از آن خود کرد. اما این داسلر ها بودند که سرسخت تر از هر مشکلی، به تلاش خود ادامه می دادند.

دهه های گذشته و ادامه داستان آدیداس و پوما

در دهه 1990، این دو شرکت برادران داسلر که جنگ های بسیار عجیبی داشتند، (برای مثال، در سطح شهر هر شخص وارد جایی می شد، ابتدا کفش او را نگاه می کردند که از کدام جبهه است!) توانستند با استخدام افراد مدبر در زمینه برندینگ و مدیریت کسب و کار، بهترین اقدامات را علیه رقیب آمریکایی خود انجام دهند. این اقدامات باعث شد تا آنها وارد بازار سهام شوند و بتوانند دوباره فروش های خود را از سر بگیرند.

هم اکنون شرکت آدیداس با 53 هزار کارمند در سراسر دنیا، از بهترین کمپانی های تولید کفش در سراسر جهان است. در طرف دیگر، شرکت پوما هم در این رقابت توانسته است تلاش خود را به سرانجام برساند و چندین هزار نفر کارمند را برای خود استخدام کند.

شرکت آدیداس با در نظر داشتن رقابت سنگین بین پوما و نایک، توانست بدون در نظر داشتن مشکلات موجود، فروش خود را با تبلیغات موثر و برندینگ بهتر، بهبود ببخشد. از طرفی، رودولف هم از تک تک لحظات استفاده می کرد تا با برادر خود رقابت کند. در سخنانی از رودولف، نقل شده است که: « ما برادر هستیم و مشکل و جنگی با هم نداریم! برخلاف تصورات، ما به رقابت با هم می پردازیم و این رقابت است که باعث افزایش کیفیت می شود.»

 در حال حاضر پوما با لوگوی معروف حیوان در حال پرش شناخته می شود. از طرفی آدیداس هم در طول تاریخ سه لوگوی مختلف داشت که در تصویر زیر مشاهده می کنید:

شاید برای شما جالب باشد: طراحی لوگو گل فروشی

جمع بندی

در این داستان آدیداس و پوما به خلق شرکت این دو برادر و جدایی آنها و ایجاد برند برای هریک با فراز و نشیب های مختلف آن پرداختیم. برندینگ و تلاش برای رشد برند همیشه باعث افزایش کیفیت شده است؛ زیرا مشتریان هم این تلاش را در کیفیت نهایی محصولات شما احساس می کنند و رفته رفته رضایت آنها نیز بیشتر خواهد شد.

مونس خواه با در نظر داشتن تمام نیاز های شما از یک داستان برندینگ جذاب، داستان آدیداس و پوما را با جزئیات تمام برای شما نقل کرده است. اگر این داستان برای شما مفید بود، آن را برای دوستان خود هم به اشتراک بگذارید.