نوشتهها را چگونه مانند یک طراح گرافیک بنویسیم؟
شاید فقط ما اینگونه هستیم. شاید علتش این است که ما چهار سال اخیر را در کنار طراحان گرافیک گذراندهایم، به آنها نگاه کرده، کار بر روی پروژهها را تماشا کرده و از زیبایی آنچه انجام میدادند شگفتزده شدهایم. اغلب به استعدادهای آنها حسادت میکنیم.
نوشتن یک رسانه دیداری نیست. شما نمیتوانید آخرین پست وبلاگ خود را بر روی دیوار آویزان کنید یا یک عکس تأثیرگذار و زرقوبرق از آن در اینستاگرام پست کنید. برای اینکه افراد مختلف از کار شما لذت ببرند، باید بنشیند و آن را بخوانند؛ اما احتمالاً آنها فقط بهعنوان نوشته نگاه میکنند یا در بهترین حالت خیلی سطحی به آن مینگرند.
نویسندگان به هیچ ترتیبی نمیتوانند احساس ستایش و زیبایی را به صورتی که یک هنرمند دریافت میکند داشته باشند. به همین دلیل است که ضربالمثل مشهوری میگوید: «یک عکس ارزش هزار کلمه دارد».
بدین ترتیب نویسندگان غالباً در این زمینه به طراحان غبطه میخورند و ممکن است حتی این حسادت باعث سوق یافتن آنها به سمت تحصیل در رشته طراحی گرافیک نیز بشود. چون نویسندگان دوست دارند خودشان را هم بهصورت دیداری و هم نوشتاری ابراز کنند.
بااینکه همگی درک میکنیم که هر نویسندهای رؤیای ایجاد لوگو یا پوستر یا تیشرت را ندارد؛ اما با این وجود، طراحی یک جستجوی بیارزش نیست. چند جنبه از فرآیند طراحی وجود دارند که میتواند به رشد هر نویسندهای کمک کند.
طراحان منبعی بیکران از الهام هستند
میلیونها وبسایت زیبا وجود دارند که میتوانند روح خلاق یک طراح را ارضا کنند که designspiration، dribbble و panda برخی از آنها هستند. همچنین فراتر از اینترنت، مسائل زندگی مانند تایپوگرافی یک علامت، شکل یک ساختمان و رنگ یک بسته میتوانند الهامبخش باشند.
طراحان به لحاظ ذهنی و فیزیکی این نقطه قوت را برای استفاده در آینده به جعبهابزار خود اضافه میکنند. آنها آزادانه عناصر مختلف را قرض گرفته و باهم ترکیب میکنند و این انتخابهای هنری، سبک آنها را تعریف میکنند.
نویسندگان میتوانند ازنظر بصری الهامبخش باشند، اما توصیه تکراری این است که برای نویسنده بزرگی شدن باید ابتدا یک خواننده بزرگی بود. کتابها، مجلات و پستهای وبلاگ مونس خواه، عناصر تشکیلدهنده لوگوها و فونتهای ما هستند.
مطالعه جعبهابزار ما را با سبکهای مختلف زبانی، واژگان جدید، رویکردهای جدید، آشنا میکند.
در این زمینه نیز مثل یک طراح، هدف کپی و چسباندن نیست، بلکه استفاده از آن اجزا و قطعات بهعنوان انگیزه، بهعنوان جرقهای برای ایدههای خود است.
طرحهای اولیه طراحان
با گسترش برنامههایی مثل فتوشاپ و ایلیستریتور، اینک آسانتر از هر زمان دیگری میتوان آثار هنری را بدون برداشتن حتی یک مداد ایجاد کرد. البته هنوز هم استفاده از یک طرح اولیه پیش از حرکت به سمت رایانه برای آزمودن یک ایده بصری، سریعتر و مؤثرتر است.
در ابتدای فرآیند نوشتن، ما باید کلماتی که باعجله نوشتهشده و همچنین طرحهای اولیه را اصلاح کنیم. اولین جملهای که مینویسیم، احتمالاً بدون تغییر به پیشنویس نهایی تبدیل نخواهد شد، بنابراین از ایجاد اولین نماد نترسید.
طراحان فرایندهای تکراری قبلی را ذخیره میکنند
اگر تابهحال به صفحه هنری نرمافزار ایلیستریتور یک طراح نگاه کرده باشید، میبینید که وی قبل از اینکه طراحی نهایی خود را تمام کند، با یک سبک دیوانهوار، شبیه قاتلهای زنجیرهای، اشکال رهاشده و نمونههای رنگ استفاده نشده را طراحی کرده است.
طراحان همه مراحل فرآیند خود را دستنخورده نگه میدارند، چراکه هرگز نمیدانند که کدام جزئی که در نسخه ۳ طراحی کرده بودند، دوباره در نسخه ۱۴ مورد استفاده قرار خواهند داد.
برنامههای واژهپرداز، کار نویسندگان را آسان کردهاند و آنها را تشویق میکنند که کار قبلی خود را رونویسی کنند تا یک جمله جدید را بر روی یک نسخه قدیمی بنویسند و درنتیجه برای همیشه نسخه قبلی حذف شود.
وقتی پیشنویس اولیه را ذخیره میکنیم، اغلب نام فایل «ورژن ۲» است. چراکه «ورژن ۱» نزد طراح باقی میماند. در زیر دو تصویر پر از جملات یا پاراگرافهای یکسان را میبینید که چندین بار بازنویسی شده و سعی شده دقیقاً کلمات یا ساختار درست استفاده شود.
چند صفحه از یک بستهبندی خواربار که طراح مدتی روی آن کار کرده است
بهجای نوشتن مداوم بر روی کار گذشته، برگردید و بعد دوباره آن را بنویسید. شما هیچوقت نمیدانید چیزی که چهار پاراگراف پیشتر نوشتهاید در آینده مفید خواهد بود یا نه.
کاغذ دیجیتال رایگان است. هیچ دلیلی وجود ندارد که چیزی را حذف کنید. برخلاف انباشت فیزیکی، ذخیرهسازی دیجیتال پذیرفته است و مورد استقبال قرار میگیرد.
وقتی به یک لوگو یا پوستر نهایی نگاه میکنید، نمیتوانید تمام منابع و تلاشی که برای ایجاد آن صرف شده است را ببینید؛ اما اگر شما بتوانید یک طراح را برای توضیح فرآیند خود به دست آورید، آنها میتوانند بهوضوح نقاطی را از منابع الهام و نسخههای قبلی به کار نهایی متصل کنند.
نویسندگان کمی هستند که قادر به انجام چنین کاری باشند.
نویسندگان مشتاق نوشتن روی کارهای گذشته خود هستند. ما از منابع الهاممان غافل هستیم. ما دوست داریم باور کنیم که پیشنویس اولیه نسخه نهایی است.
درحالیکه تأثیر بیدرنگ نوشته نسبت به گرافیک کمتر است؛ اما اگر کسی زمان صرف کرده و همه هزار کلمه را بخواند، نوشتن میتواند حتی قدرتمندتر از یک تصویر باشد. بااینحال تولید این هزار واژه، به هر نویسندهای کمک میکند که در طول مسیر خود، بیشتر شبیه طراحان عمل کند.