۵ سطح یک هویت بصری قوی

یک هویت بصری قوی دارای چند سطح است. شناخت این لایه ها به طراحان کمک میکند تا نیازهای برند را به خوبی درک و بهترین خروجی ممکن برای آن را داشته باشند.

تمایز
اولین مسئولیت یک طراح هویت بصری، تحلیل فضای رقابتی مشتری هست. این امر در شرایط کسبوکار یک حسابرسی رقابتی نامیده میشود. در این فرایند شما به فضای رقابت نگاه میکنید و میبینید چه محصولات و خدماتی ارائه میدهند، استراتژی برند آنها چیست و موقعیت آنها کجاست.
یکی از اهداف این کار، شناسایی یک استراتژی دیداری برای متمایز کردن مشتری در فضای رقابتی است. بیش از تصور شما، برخی صنایع دارای هویتهای بصری شدهاند؛ که ازنظر طراحی بد است. زیرا این امکان را به مشتری نمیدهد که انتخابهای مشخصی را بر اساس تصویر کسبوکار تعریف کند. این تعاریف طولانی برای گفتن این موضوع بود که لوگوها اشباعشدهاند؛ اما این چیز بدی نیست چون یک فرصت دیگر فراهم میکند که تواناییهای خود را بیازمایید و به مشتری نیز کمک میکند تا در سطح بالاتری رقابت کند.
تمایز یک اصل مهم در هویت برند است و رعایت نشدن آن در صنایع ساختمانی بیشتر از سایرین مشهود است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد حتما مقاله طراحی لوگو ساختمانی را مطالعه کنید.
انتخاب
از آنجا که در حال حاضر محصولات، خدمات و تجربیات همگی اشباع شدهاند، پس فرآیند خرید اینک باارزشها، اصول و ایدههایی در ارتباط خواهد بود که برای خریدار ارزشمند هستند. اکنون مسئولیت انتخاب بر روی شانههای مشتری قرار میگیرد و مسئولیت یک هویت بصری این است که این انتخاب را بسیار سادهتر کند. ایدهها، ارزشها و اصول شرکتی که با آن کار میکنید، بهعنوان یک طراح باید در آن منعکسشده باشد تا بتوانید فرآیند انتخاب مشتری را آسانتر کنید.
پل رند میگوید: واکنشهای مشتریان خود را پیش بینی کرده و نیازهای زیباییشناختی خودتان را درک کنید.
این به آن معنی است که شما باید درک کنید که انتظارات و عناصر بصری که مشتریان در ارائه یک محصول میخواهند، چه هستند. اساسیترین تجلی این اصل که همه ما شنیدهایم این است که باید چیزی ساخت که «حرفهای» یا «با استانداردهای بالا» به نظر برسد.
شناسایی
زمانی که جاودانگی محصول یا خدمات خریداریشده، به مسئله بعدی تبدیل میشود. پل رند به خاطر تواناییاش در ایجاد نمادهایی که در طی زمان در صنایع بسیار رقابتی همچنان حفظ شدهاند مشهور است. این یکی از ویژگیهای اصلی است که او را از بقیه متمایز میکند.
برای ایجاد جاودانگی یک هویت بصری، تحلیل دو مشخصات مهم است:
- چگونه رشد شرکت و تغییرات احتمالی در این صنعت بر درک نمادی که شما ایجاد میکنید، اثر میگذارد؟
- مهمترین اصول بصری مانند تایپوگرافی، نسبت طلایی و هندسه پایه که شما میتوانید استدلال را از آن شروع کنید کدم هستند؟
بازشناسی
آلینا ویلر طراحی هویت برند را با این جمله به ما یادآوری میکند: «به نظر میرسد که مشتریان ارزشهایشان را با خریدهای خود تطبیق میدهند.» مهم این است که شما بهعنوان صاحب کسبوکار، داستان و نقاط عطف مخاطبان خود را قبل از خودشان بدانید و این چیزی است که بیشترین فایده را برای شما خواهد داشت.
با این حال، اگرچه شما احتمالاً سعی کردهاید که بیشترین معنی را در بخش «انتخاب» به مخاطب انتقال دهید، اما بازشناسی باری است که بیشتر روی شانههای شرکت قرار میگیرد. استراتژیهای بازاریابی و رسانهای که آنها انتخاب میکنند و چگونگی استفاده از آن استراتژیها، بر درک مشتری تأثیر میگذارد.
همانطور که قبلاً در وبلاگ طراحی لوگو مونس خواه اشارهکردهایم، وظیفه شما بهعنوان یک طراح این است که این فرآیند را با تفکر به همه روشهای جایگزین احتمالی و استفاده از لوگوی خود و همچنین استفاده از بینش عمیق در روند طراحی خود، تسهیل کنید. آنچه بر روی یک بیلبورد بزرگ به طرز شگفتانگیزی خوب عمل میکند، ممکن است روی سربرگ همان عملکرد را نداشته باشد و در آن نقطه، ممکن است بخواهید همهچیز را حذف کنید.
فرهنگ
تحلیل عصری که ما در آن زندگی میکنیم، فرهنگ موجود در محیط شرکت، هم فرهنگ درونی (برای ایجاد حس آشنایی و استانداردها در شرکت) و هم فرهنگ بیرونی (برای ایجاد حس آشنایی، استانداردها و یا نوآوری یا سنت) در حوزه مسئولیت طراح است. همچنین مسئولیت جلوگیری از بازشناسی لوگو با نمادهای قبلی که قبلاً بدان معنا شناختهشده است، با طراح است.
بااینحال، القا کردن نماد با معنای مرتبط، زنده کردن طراحی ماندگار و نماد جذاب بصری، ایجاد یک داستان کامل، برند و فرهنگ در اطراف نماد، اینها همه مسئولیت شرکت هستند.
همه ما نمادهایی را میشناسیم که با معنا، زمینه و احساسات بر اساس تاریخ و رفتار کسانی که از نمادها برای شناسایی آن استفاده کردهاند، مرتبط است. صلیب شکسته نازی، صلیب یا لوگوی نایکی، همه نمادهایی هستند که به طور کامل با آن معنی که با آن آشنا هستیم مرتبط هستند.
طراحان بهمنظور اینکه ارزشمندتر شوند و استانداردهای زیباییشناسی را بسازند، باید این ایدهها را درک کنند و آنها را در فرآیندهای خود اجرا کنند. همه ما میدانیم که همه شرکتها در سراسر جهان باید با این ایدهها زندگی کنند.
در کل ۵ سطح یک هویت بصری قوی مواردی است که در بالا به آن اشاره شد. دانستن این موارد در طراحی یک هویت بصری مهم است
دیدگاهتان را بنویسید